پاییز خیس

دست نوشته های من

پاییز خیس

دست نوشته های من

قصه

امشب به قصه ی دل من گوش می کنی

فردا مرا چو قصه فراموش میکنی

پاییز ای سرود خیال انگیز

پاییز ای ترانه ی محنت بار

پاییز ای تبسم افسرده

بر چهره ی طبیعت افسونکار

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیل دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:51 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟‌عالی می نویسی . دوست داشتی طرف منم بیا و از خودت برام یادگاری بذار . مرسی

عرفان جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.erfan-tanha.blogfa.com

سلام
مثل همیشه عالی و زیا می نویسی
به ما هم سری بزن خوشحال میشیم
بای

M سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:40 ق.ظ

سلام خواهر خوبم

قشنگن...همه پست ها رو خوندم واقعا قشنگن...
اما گلم باور کن این وسط فقط شاپرکها هستن که به خونه نمیرسن..اونی هم که میگه من کبوترم و خوش خبر ....نه.....کلاغه....خوب نیگاش کنی می فهمی....

شاپرکا نازن .خیلی هم نازن.خدا نکنه اسیر دست باد بشن.اما اگه شدن، قضیه خیلی جدی میشه..اما ...

موفق باشی گلم

ممنونم فدات شم از اینکه نظر دادی ممنونم تشکر موفق باشی و امیدوارم سال ۱۳۸۵سال خوب و پر از موفقیتی داشته باشی وهمیشه در کنار خانوادهات به تمام ارزئهای قشنگت برسی پیشاپیش عید رو بهت تبریک میگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد